به گزارش سینماپرس، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای اخیر اقدام به تغییر روندهایی کرد که شاید پیش از آن غیرقابل تغییر به نظر میرسید. هرچند این دوره کوتاهتر از آنچه تصور میشد، بود، توانست برخی اقدامات را به نتیجه برساند و گاهی زیرساختهای ممکن برای اجرایی شدن ایدهها را مهیا کرد. در این دوره برای استقلال مالی نمایشگاه کتاب برنامهریزی شد و همچنین تلاش شد کتابفروشان هم در بزرگترین رویداد حوزه کتاب و نشر حضور داشته باشند. برگزاری «رویداد نشر تهران» اقدامی بود که میتوانست آینده قانونمندتری برای تبادل مالکیت فکری کتاب به تصویر بکشد.
ایرنا درباره اقدامات و برنامههایی که معاونت فرهنگی به نتیجه رساند و اقداماتی که در نظر داشت و میخواست آن را عملی کند، مصاحبهای با یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داد. در این مصاحبه درباره هدف از اجرای هر ایده، امکان عملی شدن آن و فاصله با هدف گفتوگو شد.
این مصاحبه در دو بخش منتشر خواهد شد؛ در ادامه قسمت نخست آن را میخوانید.
یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در وظایف ۴۱ گانه معاونت فرهنگی بر سیاستگذاری، برنامهریزی، نظارت، تدوین و تعیین ضوابط تاکید شده است، اما در این سالها شاهد پررنگشدن بخش اجرایی فعالیتهای این معاونت بودیم. شما اهل کتاب و نشر هستید و سالها این حوزه را رصد کردید، آیا به نظر شما اتحادیهها و اصناف در حوزه نشر انسجام و توانایی لازم برای اجرای این اقدامات را ندارند؟
تمایلی به اینکه مسئولیت فعالیتهای اجرایی بر عهده معاونت فرهنگی باشد، وجود ندارد، مگر در بخشهایی که ضرورت ایجاد کند یا چاره و گریزی از این انتخاب نباشد. اگر به طور مشخص مصداق این ورود اجرایی را بگویید، دقیقتر میتوانم توضیح بدهم.
برای مثال نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران.
در مورد نمایشگاه کتاب تهران پیش از این هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا را برعهده داشت، اما دیگران در ویترین نشانده میشدند
در مورد نمایشگاه کتاب تهران پیش از این هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا را برعهده داشت، اما دیگران در ویترین نشانده میشدند، اما در حقیقت کارکنان وزارت ارشاد در بخشهای مختلف کار را اجرا میکردند. هزینه اجرای نمایشگاه را دولت پرداخت میکرد و پشتیبانیهای ترویجی، تبلیغی و اعتباری توسط بخشهای مختلف دولت انجام میشد. این در حالی است که وقتی اقدامی را به بخش خصوصی واگذار میکنیم، یعنی از مشارکت مالی و توان فکریِ خارج از دولت کمک میگیریم.
در نمایشگاه کتاب این اتفاق رخ نمیداد. نه پولی میآوردند و نه تحولی در نمایشگاه رخ میداد صرفا یک فروشگاه بزرگ با حداقل فعالیتها بود که بر دوش هزینههای نشر ایستاده بود. این روش واگذاری به مردم و بخش خصوصی نیست، بلکه به این معنا است که کاری که دولت میتواند و همچنین در حال انجام آن است، به نام بخش خصوصی و در اختیار عدهای خاصی از بخش خصوصی قرار بگیرد. این روش، رانت و تبعیض است و مشارکت بخش خصوصی نیست.
فعالان صنعت نشر از ویژگیهای نمایشگاه کتاب بیبهره بودند
شما گفتید پیش از این هزینههای نمایشگاه را دولت میپرداخت، یکی از ویژگیهای سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب این بود که بخش بزرگی از هزینههای این دوره توسط خود نمایشگاه تامین شد و نمایشگاه به استقلال مالی رسید. آیا ممکن است راههای ادامه دادن به آن را باز کنید تا اگر در دورههای بعدی ممکن بود، بتوانند این راه را ادامه بدهند.
میخواستیم با شعارهای توخالیِ واگذاری به بخش خصوصی در عمل منافع نمایشگاه را به عده محدودی در این صنعت برسانیم که خوشنام هم نبودند
این نکته مهمی است، وقتی که مسئولیت معاونت فرهنگی را بر عهده گرفتیم با نمایشگاهی مواجه بودیم که عملا یک فروشگاه بزرگ بود و تعارضهای مختلفی در نمایشگاه وجود داشت. بین ناشران و کتابفروشان در برگزاری نمایشگاه تعارض بود. کتابفروشان میگفتند نمایشگاه کتاب به کسب و کار آنها لطمه میزند و باعث میشود آنها در دورهای مشتری نداشته باشند، این یکی از انتقادهای جدی به برگزاری نمایشگاه کتاب بود.
بخشهای دیگر صنعت نشر در نمایشگاه غایب بودند و حضور نداشتند. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مختص و ویژه شهروندان تهرانی بود؛ دسترسی دیگر افراد در کشور به آن سخت بود، زیرا برای بازدید از نمایشگاه باید به تهران سفر میکردند، در این شهر مستقر میشدند و بعد میتوانستند از نمایشگاه کتاب بازدید کنند.
بُنها به صورت شفاف هزینه نمیشد و بخشی از بُنها تبدیل به پول نقد میشد و عملا وارد چرخه صنعت نشر به معنی خرید کتاب نمیشد. نمایشگاه کتاب در حال تبدل به یک نهاد هزینهبر و اعتبارزدا برای مجموعه فرهنگی شده بود. در حالی که یک نهاد ارزشمند و رویداد بزرگ فرهنگی ملی بود. شاید بزرگترین رویداد فرهنگی در سطح کشور بود، اما به چنین جایگاهی رسیده بود.
دلیل این بود که میخواستیم با شعارهای توخالیِ واگذاری به بخش خصوصی در عمل منافع نمایشگاه را به عده محدودی در این صنعت برسانیم که خوشنام هم نبودند اما مردم، ناشران نویسندگان و فعالان صنعت نشر و کتابفروشان از این نمایشگاه بیبهره بودند.
نمایشگاه کتاب از نظر مالی به سمت استقلال رفت
یکی از چالشهای پیش روی نمایشگاه این بود که نمایشگاه پرهزینه است. بیش از ۷۰ درصد هزینه برگزاری نمایشگاه را دولت از اعتبارهای صنعت نشر به شکل مستقیم پرداخت میکرد. یعنی از اعتبارهای معاونت فرهنگی هزینه اجرای نمایشگاه پرداخت میشد. هزینه جدی بود. ما اگر به همان روش ادامه میدادیم تقریبا باید همه اعتبار معاونت فرهنگی در یکی دو سال آینده صرف برگزاری نمایشگاه میشد و همه کارهای دیگر را تعطیل میکردیم.
بیش از ۷۰ درصد هزینه برگزاری نمایشگاه را دولت از اعتبارهای صنعت نشر به شکل مستقیم پرداخت میکرد
اتفاقی که افتاد و برنامهریزی که صورت گرفت، بر این اساس بود که نمایشگاه بتواند از نظر مالی به سمت استقلال حرکت کند. در مسیری حرکت کند که نهایتا بتواند هزینه اجرای خود را تامین کند. باید به جایی میرسیدیم که دولت هر پولی که میخواست به نمایشگاه بدهد صرف یارانه کند، صرف خرید کتاب بشود نه صرف اجرای نمایشگاه. اجرای نمایشگاه نباید متکی بر پول بیتالمال و پول عمومی مردم باشد. این سیاستی بود که ما برای ادامه کار نمایشگاه طراحی کردیم.
دوم اینکه عناصر مختلف صنعت نشر باید در نمایشگاه دخیل باشند. کتابفروشان هم باید در نمایشگاه حضور داشته باشند. سوم اینکه مردم کشور باید در زمان برگزاری به نمایشگاه کتاب به آن دسترسی داشته باشند. چهارم اینکه باید بُنها به صورت شفاف صرف خرید کتاب شود، یعنی به صورت دقیق، روشن و قابل گزارش. پنجم اینکه نمایشگاه از یک فروشگاه تبدیل به جشنواره فرهنگی اثرگذار شود.
باید به جایی میرسیدیم که دولت هر پولی که میخواست به نمایشگاه بدهد صرف یارانه کند، صرف خرید کتاب بشود
معتقدم در سال ۱۴۰۳ تقریبا به همه این پنج هدف رسیدیم. یعنی در سومین دورهای که نمایشگاه را برگزار کردیم نمایشگاه به این اهداف رسید. همه مردم ایران با راهاندازی فروش مجازی نمایشگاه و ارسال رایگان کتاب، امکان دسترسی به نمایشگاه را داشتند. امسال حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نسخه کتاب در بخش مجازی فروخته شد. بُن به صورت کاملا شفاف در اختیار مخاطبان مشخص در قانون قرار گرفت و مصرف شد. یعنی هرکسی که بُن دریافت کرده به صورت دقیق معلوم است که چه کتابی خریده و در کجا این کتاب را تحویل گرفته است. کاملا روشن و شفاف هزینهکرد بُنها مشخص است. یک ریال از اینها به پول نقد تبدیل نشد. همه در چرخه کتاب و نشر وارد شد.
کتابفروشیها در بخش مجازی نمایشگاه وارد شدند و حدود ۶۰ میلیارد تومان فروش داشتند و دیگر صدای اینکه کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب ضرر میکنند، شنیده نمیشود بلکه آنها در نمایشگاه کتاب سهیم شدند.
بابرنامههای متعدد فرهنگی که تعریف شد، امسال برای نخستین بار سه ناشر پرفروش نمایشگاه، ناشران کودک بودند. بعد از تقریبا همه سالهایی که ناشران کمک آموزشی در صدر ریالی فروش نمایشگاه مینشستند، امسال ناشران کودک در صدر ریالی و همچنین در صدر تعدادی کتاب فروخته شده، نشستند. میدانیم نسبت کتابهای دیگر، کتاب کودک میانگین قیمت پایینتری دارد و نشان میدهد که نمایشگاه فرهنگی شده است و خانوادهها در نمایشگاه حضور پیدا کردند و کتاب خریدند. این اتفاق بزرگ دیگری است غیر از انواع دیگر برنامههایی که در نمایشگاه تعریف شده است، این یک شاخصه است که میتوانیم ملاک بگیریم که آیا این نمایشگاه یک فروشگاه بود یا یک رویداد موثر فرهنگی.
نسبت هزینهها و درآمد نمایشگاه معکوس شد
درباره مساله مالی نمایشگاه باید گفت، هزینه اجرایی نمایشگاه به نسبت سه سال قبل به دلایل مختلف چند برابر شده است، برای مثال اضافه شدن بخش مجازی که خودش پرهزینه است، توسعه بخشهای مختلف نمایشگاه، تعریف برنامههای متعددی که در نمایشگاه برگزار شد. همه اینها باعث شد هزینه برگزاری نمایشگاه بالا رود و افزایش هزینه و تورم هم این افزایش مبلغ را چشمگیر کرد.
اگر امسال نمایشگاه مجازی را نداشتیم، کل نمایشگاه به صورت صددرصد توسط درآمد خودش اداره میشد
اما ما درباره نسبت حرف میزنیم، در سالی که نمایشگاه را بر عهده گرفتیم، حدود ۷۰ درصد هزینه نمایشگاه را دولت پرداخت میکرد و ۳۰ درصد آن از محل درآمدهای نمایشگاه بود. امسال تقریبا عکس این اتفاق افتاد یعنی ۷۰ درصد هزینه را خود نمایشگاه تامین کرد و ۳۰ درصد از هزینه اجرا را دولت پرداخت کرد؛ یعنی نسبت کاملا معکوس شد.
اگر امسال نمایشگاه مجازی را نداشتیم، کل نمایشگاه به صورت صددرصد توسط درآمد خودش اداره میشد یعنی نمایشگاه کاملا از نظر مالی مستقل بود و هیچ نیازی به هزینه اجرایی دولت نداشت.
این نمایشگاه تا یکی دو سال آینده کاملا مستقل میتواند همه هزینههایش را حتی با وجود بخش مجازی تامین کند
بهنظرم این دستاورد بزرگی است که نمایشگاه توسعه داده شود و روی آن کارکردهای ویژه تعریف شود، ویژهخواری از آن حذف شود، عوامل مختلف صنعت نشر در آن دخالت داده شود، در سطح ملی توسعه داده شود اما نسبت هزینهها و درآمد نمایشگاه معکوس شود. یعنی بیش از اینکه بار نمایشگاه به سمت دولت باشد، از درآمدهای نمایشگاه تامین شود.
این نشان میدهد که شعار واگذاری به دیگران در عمل باید منجر به کاهش هزینههای دولت شود نه افزایش هزینههای دولت. در نتیجه نمایشگاه یکی از موضوعهایی بود که معاونت فرهنگی باید به آن ورود پیدا میکرد، باید ماهیت اداره نمایشگاه تغییر پیدا میکرد، هم رویکرد برنامهها متفاوت میشد. نمایشگاه باید به جای چالش به یک فرصت برای نشر تبدیل میشد و هم از نظر اقتصادی میتوانست خودش را اداره کند. حتما این نمایشگاه تا یکی دو سال آینده کاملا مستقل میتواند همه هزینههایش را حتی با وجود بخش مجازی تامین کند.
پول دولت را به سمت یارانه بردیم
آیا ممکن است منبعهای درآمد نمایشگاه کتاب را نام ببرید؟
بله. بخشی از محل اجاره غرفهها است که تقریبا ۱۰ درصد هزینه نمایشگاه است، یعنی با توجه به اینکه کرایه غرفهها را هم افزایش دادیم، هنوز با هزینههای واقعی نمایشگاه خیلی فاصله دارد.
امسال دولت حدود ۱۰۰ میلیارد تومان یارانه در نمایشگاه پرداخت کرد، یعنی هزینه پولی که به مردم داده شد تا کتاب بخرند و هزینه ارسال رایگان را دولت تامین کرد
درآمد تبلیغاتی در سطح نمایشگاه بخش دیگری از درآمدها بود. مشارکتهایی که با برخی از نهادهایی که میخواستند در آنجا با مخاطبان ارتباط بگیرند و برنامههایی را اجرا و از فضای مصلی و نمایشگاه استفاده کنند، بخش دیگری از درآمدها بود. همچنین حامی مالی و بانک عامل نیز مبالغ قابل توجهی پرداخت کردند، مجموعه اینها درآمدهای نمایشگاه بود.
امسال یکی از حامیان مالی را تقریبا آخرین دقایق از دست دادیم به دلیل مشکل اداری که از طرف مشارکت کننده پیش آمد و نتوانستیم قرارداد را منعقد کنیم، وگرنه بنای ما این بود که امسال حدود ۸۰ درصد هزینههای نمایشگاه را از درآمد آن تامین کنیم.
این رویکرد باعث شد پول دولت را به سمت یارانه ببریم و بتوانیم آن را افزایش دهیم. امسال دولت حدود ۱۰۰ میلیارد تومان یارانه در نمایشگاه پرداخت کرد، یعنی هزینه پولی که به مردم داده شد تا کتاب بخرند و هزینه ارسال رایگان را که دولت تامین کرد. دولت هرچه میتواند این بخش را باید تقویت کند این پولی است که مستقیم به مردم و خریدار داده میشود. وظیفه ما مجریان این است که کاری را اجرا کنیم که بار آن بر دوش بیتالمال و پول عموم مردم نباشد. این مسیری بود که ما ادعا کردیم به سمت استقلال مالی نمایشگاه حرکت کرده به رغم اینکه فعالیتهای بسیاری در بخشهای مختلف اضافه شد.
کارگزاریهای ادبی در مراحل صدور مجوز قرار دارند
در یکی از نشستهای خبری که اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، اعلام کردید کارگزاریهای ادبی باید فعالیتهای خود را ثبت کنند، تا بتوانند در فعالیتهای رسمی از جمله شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور داشته باشند، سه کارگزاری ادبی در نمایشگاه این دوره شرکت کرده بودند، پرونده تشکیل و تحویل داده بودند، اما نمیتوانستند درخواستشان را ثبت کنند. ثبت کارگزاریهای ادبی در چه مرحلهای است؟
کارگزاریهای ادبی اقدام به ثبت کردند، مدارکشان را تحویل دادند و در مراحل صدور مجوز قرار دارند. باید مراحل اداری و استعلامهای آن انجام شود. ما صدور را شرط حضور در نمایشگاه کتاب نگذاشتیم، بلکه اقدام به دریافت را شرط گذاشتیم. در سالهای آینده با دریافت مجوز موسسه فرهنگی کارگزاریهای ادبی میتوانند فعالیت خود را ادامه بدهند. در این صورت از امتیازهای یک موسسه فرهنگی تک منظوره برخوردار خواهند بود و به صورت رسمی فعالیت خواهند کرد.
این درخواست در درگاه ملی مجوزها قابل انجام است و کارگزاریها میتوانند در آنجا درخواست را ثبت کنند. به نظرم ساماندهی خوبی است برای اینکه این کارگزاریها بتوانند فعالیت قانونی داشته باشند. حتما باقی کارگزاریها هم تشویق خواهند شد که برای دریافت مجوز اقدام کنند.
باید به نمایشگاه منطقهای هم توجه ویژه میکردیم
مذاکرات بینالمللی در این دوره قوت گرفت، شاید راه و رسم این مذاکرات را بهتر از معاونهای قبلی میدانستید. دعوت هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب دستاورد بزرگی بود، زیرا این کشور یکی از اعضای قانونمدار کنوانسیون برن است و به رعایت کپی رایت تاکید دارد، در حالی که رعایت کپیرایت در ایران الزامی نیست. مذاکرت بینالمللی متعددی انجام شد و دستاوردهای جالبی داشت. گفته میشود سال آینده ترکیه قرار است مهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران باشد، آیا دولت جدید ملزم به ادامه مذاکرات بینالمللی دولت قبل است؟
کمک به فعالان در سطوح مختلف و پلکانی بود، ممکن است به ناشری در اعزام اول کمک میشد، به تدریج باید به شکل مستقل میتوانست در نمایشگاه شرکت کند
تلاش کردیم تا جایی که در توانمان است و امکان داریم حضور بینالمللی نشر ایران تقویت شود و حضور ناشران منطقهای هم درایران تقویت شود. نمیخواستیم صرفا در تعدادی نمایشگاه حاضر باشیم، فقط غرفهای به نام ایران وجود داشته باشد و تعدادی افراد ثابت در نمایشگاههایی که دستاورد چندانی برای نشر ایران نداشت، شرکت کنند.
این چرخه تکراری سالانه بود و افرادی هر سال در نمایشگاههای مشخصی شرکت میکردند. این روند آثاری داشت اما شاید به اندازه مطلوب نبود، علاوه بر حضور در نمایشگاههای بزرگ جهانی ما باید به نمایشگاه منطقهای هم توجه ویژه میکردیم. این رویکرد تقویت شد و در نمایشگاههای منطقهای حضور جدی داشتیم. سعی شد غرفه ایران از نظر ظاهری طراحی مناسبی داشته باشد و ناشران نویسندگان تصویرگران و افراد فعال در نشر در هر نمایشگاه متناسب آن نمایشگاه انتخاب شوند و شرکت کنند.
کمک به فعالان در سطوح مختلف و پلکانی بود، ممکن است به ناشری در اعزام اول کمک میشد، به تدریج باید به شکل مستقل میتوانست در نمایشگاه شرکت کند. فعالان با ارتباطهایی که با فعالان سایر کشورها میگرفتند، نهایتا از گروه ارشاد جدا میشدند و با غرفه مستقل در نمایشگاه شرکت میکردند. این تقریبا شیوهای بود که در این نمایشگاهها در پیش گرفته بودیم؛ زیرا همیشه نباید عدهای را دنبال خودمان در نمایشگاهها داشته باشیم. افرادی باید بیایند، آنهایی که ظرفیت کار دارند، ارتباط را بگیرند، با فضا آشنا شود و بعد به صورت مستقل به فعالیت خودشان ادامه بدهند. این اتفاق درباره تعدادی از ناشران افتاد.
حاضر نبودن ما در هند به نفع فرهنگ نیست
برای حضور هند تلاش و مذاکرات مفصل انجام شد. حضور هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب قطعی بود، سند حضور هندیها در نمایشگاه تهران به شکل مکتوب امضا شد، مکان استقرار در نمایشگاه، مشخصات گروهی که اعزام میشود، جلسات مشترک، سخنرانیها و بازدیدها، با همه جزئیات تعیین و معلوم شد. هتل محل استقرارشان با همه جزئیات برنامههای مفصل و کاملی چیده شد، حضورشان در مجامع فرهنگی، حضور با ناشران در دانشگاهها، شهرهایی که باید میرفتند و میدیدند نهایی شد.
باید تلاش کنیم رابطه فرهنگی میان ایران و هند تقویت شود. این به نفع فرهنگ ماست
گروه هندی در فروردین ۱۴۰۳ در ایران بود و مناطق را ارزیابی کرد، تا بعد از عملیات وعده صادق هندیها بیانیهای صادر کردند و شهروندان خود را از سفر به ایران و سرزمینهای اشغالی (هر دو) منع کردند. تا زمان برگزاری نمایشگاه هم این محدودیت برپا بود. مسئولان هند عذرخواهی کردند که نمیتوانند در نمایشگاه حضور پیدا کنند و در عمل نشد از حضور هندیها بهرهمند شویم.
باید تلاش کنیم ارتباط وسیعی میان دو کشور باشد حتی اگر چالش و سختیهایی در پیشروی این ارتباط وجود داشته باشد
حتما عوامل دیگری در داخل ایران و هم در هند موثر بودند، هستند و نمیخواهند رابطه فرهنگی ایران و هند مستحکم باشد. ما باید تلاش کنیم رابطه فرهنگی میان ایران و هند تقویت شود. این به نفع فرهنگ ماست. ما سالها در آنجا حضور فرهنگی داشتیم، زبان فارسی حضور جدی داشته و علاقهمند دارد، اسناد متعدد و کتابهای خطی به زبان فارسی در هند وجوددارد. حاضر نبودن ما در هند به نفع ایران نیست و جاخالی دادن است. باید تلاش کنیم ارتباط وسیعی میان دو کشور باشد حتی اگر چالش و سختیهایی در پیشروی این ارتباط وجود داشته باشد. بنابر این علاقهمند هستیم که در فرصتهای دیگری این حضور فراهم شود.
درباره مهمان ویژه سال آینده هم از قبل گفتوگوهایی با طرف ترک صورت گرفته بود و به صورت شفاهی قرار حضور ترکیه به عنوان مهمان ویژه گذاشته شد. قرار بود در همین ایام هم به صورت رسمی توافقی صورت بگیرد و نتایج اعلام شود. با توجه به تغییر دولت طبیعتا این تصمیم به عهده دولت آینده گذاشته شده اما توافقها صورت گرفته و رضایت طرف ترک وجود دارد. ترکیه به عنوان یک کشور که در حوزه نشر فعال و موفق است و تجربه خوبی دارد میتواند حضور خوبی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران داشته باشد و به نشر ما کمک کند. ما هم دستاوردهای خوبی داریم و میتوانیم به نشر ترکیه کمک کنیم. امیدواریم این اتفاق هم رخ دهد و ترکیه حضور پررنگی در نمایشگاه کتاب تهران داشته باشد.
% buffered۰۰:۰۰
-۰۳:۰۲
Download
نشر کودک ایران به بازار بزرگ چین متصل شود
«رویداد نشر تهران» یکی از دستاوردهای مهم این دوره بود. همچنین قرار بود نخستین فلوشیپ در پاییز ۱۴۰۳ برگزار شود، آیا ممکن است آن هم بکشید جلوتر تا دولت تغییر نکرده یک فلوشیپ برگزار کنید؟ اگر نه آیا الزامی به برگزاری آن وجود دارد؟
من مطمئن هستم که انتخاب مدیران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گونهای خواهد بود که حتما اقدامات مفید حوزه نشر استمرار پیدا کند. در این تردیدی ندارم که فعالیتهای خوبی که شروع شده استمرار پیدا خواهد کرد. امیدواریم اقدامات تقویت شود و با قدرت و قوت بیشتری ادامه پیداکند.
گرنت در رویداد نشر تهران فعال بود ما همین هفته اعتبار حمایت ارزی از ترجمه و انتشار حدود ۶۰ کتاب را به ناشران خارجی اعلام کردیم
رویداد نشر تهران و در پی آن فلوشیپ تهران که برای پاییز امسال تدارک دیده شده بود، از این کارها است. بنابراین کار را متوقف نکردیم و فراخوان برگزاری فلوشیپ در همین روزها منتشر خواهد شد. شورای سیاستگذاری آن انتخاب شده است و در روزهای آینده معرفی خواهد شد. اقدامات فلوشیپ در حال اجراست و پیش میرود. البته زودتر از پاییز نمیشود آن را برگزار کرد و باید زمان منطقی اعلام و ثبت نام و برنامهریزی برای آن انجام شود، حداقل احتیاج به برنامهریزی چند ماهه دارد. امیدوارم در آبانماه در موعد مقرر بتوانیم این فلوشیپ را برگزار کنیم. خیلی خوشبین هستیم که فلوشیپ با قوت و به خوبی برگزار و اقدامات بینالمللی در شان نشر و فرهنگ ایران برگزار شود.
رویداد تهران کار مهمی بود که صورت گرفت و خود ناشران هم آثارش را میبینند. گرنت(طرح گرنت طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازار های جهانی) در رویداد نشر تهران فعال بود ما همین هفته اعتبار حمایت ارزی از ترجمه و انتشار حدود ۶۰ کتاب را به ناشران خارجی اعلام کردیم. عمده گرنتهایی که تخصیص دادهشد از نتایج حضور در رویداد تهران بود. متعاقب آن برخی از انجمنهای فعال مانند انجمن کودک که در رویداد تهران فعال بود، در نمایشگاه چین شرکت کرد و ارتباطهای خوبی برقرار کردند. امید داریم که نشر کودک ما به بازار بزرگ چین متصل شود و دستاوردهای فرهنگی و اقتصادی برای نشر کودک درپی داشته باشد.
درهای بازارهای شرق نسبت به بازارهای اروپا و امریکا بازتر است
چرا چین را انتخاب کردید؟
نمایشگاه چین پیش روی ما بود و بعد از نمایشگاه کتاب تهران برگزار میشد. ناشران فعال چینی از تکنولوژی به خوبی استفاده میکنند و شمارگان بالا و مخاطبان جدی دارند. ظرفیت خوبی بود تا بتوانیم کتاب کودک ناشران ایرانی را آنجا ارائه کنیم.
باید از فرصت و از ظرفیت هند و چین به عنوان دو بازار عمده نشر استفاده کنیم
باید توجه داشت درهای بازارهای شرق نسبت به بازارهای اروپا و امریکا بازتر است. باید از فرصت و از ظرفیت هند و چین به عنوان دو بازار عمده نشر استفاده کنیم. خیلی تلاش شد که این دو کشور به عنوان بازارهای هدف جدید نشر ایران به جامعه نشر ما معرفی شوند.
حضور خوبی در نمایشگاه پکن و دهلی داشتیم و بخشهای مختلف نشر این دو کشور را به هم متصل میکنیم. امیدواریم که این اتصالها هم به زودی نتیجه بدهد و کتابهای ما در آنجا خوب دیده و منتشرشود و همچنین بتوانیم از حوزه دستاوردهای ادبی چین و هند در حوزه بزرگسالان و کودک استفاده کنیم.
بخش نشر به نقدینگی نیاز دارد
شما در طول این سالها جلسات متعددی با ناشران و بخشهای مختلف نشر داشتید، امروز با در نظر گرفتن تمام آن جلسات فکر میکنید حال نشر بهتر شد؟
طبیعی است که اگر ما نظر دهیم باید از عملکرد خود تعریف کنیم. دیگران باید با توجه به واقعیتها نظر دهند.
در خرید کتاب کمک بیشتری به مردم کنیم، میخواستیم با افزایش مصرف فرهنگی و خرید کتاب بازار را توسعه دهیم
شاید بهتر باشد اینطور پاسخ شما را بدهم که آیا توانستیم به برنامههایی که در حوزه نشر داشتیم، عمل کنیم؟ به نظرم به بخشی از برنامهها عمل کردیم، اما برنامههایی داشتیم که به دلایل مختلف عملی نشد. مهمترین دلیل آن حتما ناتوانی من بود، افراد توانهای مختلف دارند و تعارف هم نیست.
میخواستیم در خرید کتاب کمک بیشتری به مردم کنیم، میخواستیم با افزایش مصرف فرهنگی و خرید کتاب بازار را توسعه دهیم. یکی از راههای آن توسعه کتابفروشی است که در این زمینه عملکر خوبی نداشتیم. به رغم همه تلاشهایی که کردیم نتوانستیم منابعی را تامین کنیم و برای مثال به فعالان چه ناشران و چه کتابفروشان برای خرید دفتر، ارهاندازی کتابفروشی، برای سرمایه در گردش وام بدهیم. نشر به نقدینگی نیاز دارد به دلیل مضایق(تنگنا) مالی کشور، شاید هم به دلیل ناتوانی من در جذب اعتبار و سرمایه، ما نتوانستیم به این هدف برسیم. اما برای امسال تلاش شد تا این عقبماندگی جبران شود.
در جدول ۱۲ لایحه بودجه، حدود هزار میلیارد تومان برای حوزه نشر دیده شده است که میتواند به برگزاری نمایشگاهها، ترویج آثار خوب و مفید و ترجمه آثار کمک کند
در بودجه امسال چند امکان خوب برای جبران مسائل مالی دیده شد و فرصتی را به دولت جدید میدهد تا از آن استفاده کند. در جدول ۱۲ لایحه بودجه، حدود هزار میلیارد تومان برای حوزه نشر دیده شده است که میتواند به برگزاری نمایشگاهها، ترویج آثار خوب و مفید و ترجمه آثار کمک کند. این عدد تقریبا سه یا چهار برابر بودجهای است که سالانه در اختیار معاونت فرهنگی قرارمیگیرد.
یک مصوبه دیگر این بود که در سفرهای استانی دولت و رئیس جمهور، تجهیز کتابخانههای هر استان هم جز مصوبههای سفر در نظر گرفته شود. برای این کار زیرساخت را آماده کردیم و آمار و مشخصات کتابخانه عمومی، کتابخانه مدارس و مساجد، کتابخانه دانشگاهها، کتابخانه حوزه علمیه و کتابخانه کانون پرورش فکری هر استان به تفکیک مشخص شد. مصوبه به تصویب رئیس جمهور رسید. این روند قبل از نمایشگاه کتاب صورت گرفت و منتظر بودیم در سفرهایی که بعد از نمایشگاه کتاب انجام میشود، بتوانیم برای هر استان حدود ۱۵ تا ۲۵ میلیارد تومان اعتبار تجهیز کتابخانهها را دریافت کنیم. مجموع اینها در کل کشور عددی میشد که هم میتوانست کتابخانههای ما را غنی کند و دسترسی مردم به کتاب بیشتر شود و همچنین مَکِشی در بازار نشر ایجاد کند، زیرا ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان از بازار نشر خریداری میشد این هم از امکانهایی بود که زیرساخت، مصوبه و امکاناتش آماده شد. امیدوارم دولت جدید اگر برنامه سفرها را داشتند و ادامه دادند، از این امکان استفاده کنند.
باید دو تا سه برابر فروش نمایشگاه کتاب بازارسازی میکردیم
از طرفی امسال تصمیم داشتیم در نمایشگاه کتاب یارانه خرید کتاب به کارمندان دولت هم داده شود. وزیر فرهنگ این درخواست را پیگیری کرد و مساله در هیات دولت اعلام و مصوب شد که به هر کارمند دولت ۵۰۰ هزار تومان امکان خرید داده شود. قرار بود این مصوبه را بعد از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در سامانه بازار کتاب اجرا کنیم، تا هم به تقویت سامانه بازار کتاب منجر شود و انگیزهای باشد تا کتابفروشیها به بازار بیایند و مردم بتوانند در سامانه از کتابفروشی یعنی از آخرین حلقه نشر خرید کنند و کتابفروشیها تقویت شوند و متعاقب آن ناشران و دیگر حلقهها هم تقویت شوند. این عدد خوبی بود که مصوب شد؛ توفیق نبود که بعد از نمایشگاه بتوانیم آن را اجرایی کنیم، زیرا دقیقا روز بعد از نمایشگاه کتاب حادثه سقوط بالگرد رییس جمهور اتفاق افتاد.
میخواستیم در خرید کتاب توسط مردم و خرید کتاب برای کتابخانهها، امکانهایی ایجاد کنیم که بتواند بازار کتاب را متحول و به ناشران کمک کند
یکی از مهمترین اقدامها همین است که ما میخواستیم در خرید کتاب توسط مردم و خرید کتاب برای کتابخانهها، امکانهایی ایجاد کنیم که بتواند بازار کتاب را متحول و به ناشران کمک کند. در فروش کتاب حداقل باید دو تا سه برابر فروش نمایشگاه کتاب بازارسازی میکردیم برای مثال اگر در نمایشگاه ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان کتاب فروخته میشود، ما باید حدود هزار تا ۱۵۰۰ میلیارد دیگر هم در سال بازارسازی میکردیم و در مجموع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بتواند حدود ۲ هزار میلیارد تومان برای خرید کمک کند. اگر این اتفاق بیفتد نشر کشور میتواند نفس بکشد و در آن گردش مالی اتفاق بیفتد. باقی هم در کتابفروشیها و بازارهای متداول انجام خواهد شد.
اقدامات، زیرساختها، گفتوگوها و مصوبات آن صورت گرفته است، همت و اراده میخواهد که دولت جدید بتواند به آن عمل کند. امسال بنای ما بود با مصوباتی که انجام گرفته این عدد برای مصرف فرهنگی به بدنه نشر تزریق شود.
در حوزه فرهنگ اختلال مصرف داریم
تعداد قابل توجهی از مسئولان در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حاضر شدند و با آنها جلسات متعددی برگزاری شد، قول و قرارهای ما در نمایشگاه که قول و قرارهای خوبی هم بود، قابلیت پیگیری و اجرا در این دولت را پیدا نکرد. از این نظر یکی از حسرتهای ما این است که مذاکراتی صورت گرفت، اما خیلی از آنها به نتیجه نهایی رسید.
در حوزه فرهنگ هم با ناترازی فرهنگی مواجه هستیم. اما در اینجا در «مصرف» دچار ناترازی هستیم
عبارت ناترازی انرژی را این روزها بیشتر میشنویم، یا ناترازیهایی که کشور در بخشهای مختلف با آن مواجه است. در حوزه فرهنگ هم با ناترازی فرهنگی مواجه هستیم. اما در اینجا در «مصرف» دچار ناترازی هستیم، در بخشهای دیگر میخواهیم مصرف را کنترل کنیم و کاهش دهیم، برای مثال مصرف بنزین زیاد است و به آن یارانه اختصاص داده میشود. در حوزه فرهنگ بهعکس است و باید برای مصرف بیشتر مردم هزینه کنیم، در تولید وضعیت نسبتا خوبی داریم اما مصرف پایین است.
در حوزه فرهنگ اختلال مصرف داریم. در حوزه انرژی مصرف زیاد داریم، اگر دولت میخواهد یارانهای را اختصاص دهد باید در اینجا که دچار فقر مصرف هستیم، کمک کنیم و باید خلا اینجا را پوشش دهیم. این از چیزهایی است که میگوییم برخی محقق نشد.
چاپ به دلیل کشمکشهای بیدلیل دچار عقبماندگی است
تاسیس «خانه چاپ» یکی از برنامههای شما برای مدیریت حوزه چاپ و کاهش اختلاف نظر در آن بود، این مساله در چه مرحلهای است؟
این ایده را در جشنواره چاپ سال گذشته پیشنهاد دادم، برداشت من این بود برای حل مشکلات صنعت چاپ به وجود نهادی با مشارکت بخشهای مختلف حاکمیت (دستگاههای مختلف مرتبط با چاپ) و بخش خصوصی (اتحادیهها، مجامع و تشکلها) نیاز داریم تا به عنوان نهاد تصمیمساز دولت فعالیت کند. اهالی صنعت چاپ از این پیشنهاد استقبال کردند. از افرادی دعوت کردیم این پیشنهاد را تکمیل کنند. در نهایت پیشنهاد تاسیس خانه ملی چاپ را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دادیم.
هیچکس نمیتواند به تنهایی متولی حوزه چاپ باشد بلکه مسائل حوزه چاپ باید به شکل مشارکتی حل شود
وزیر فرهنگ این پیشنهاد را طی نامهای به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کرد. امیدواریم بهزودی در صحن شورا مطرح شود و به تصویب برسد. آییننامه هم همزمان در حال تدوین است و امیدواریم به زودی نهایی شود و خانه ملی چاپ را افتتاح کنیم.
نهادهای مختلفی در حاکمیت درباره چاپ تصمیمگیراند. وزارت صمت، بخشهای مالی، گمرک و تجارت خارجی همچنین بیش از ۱۳ اتحادیه و تشکل مختلف در حوزه چاپ فعالیت میکنند. لازم است اینها جایی جمع شوند و طرحهای اصلی و کلان حوزه چاپ در آنجا ارزیابی و تصمیمهای پخته و منطقی گرفته شود، تا از تشتت و آشفتگی که در صنعت چاپ داریم فاصله گرفته شود. متاسفانه تصمیمهایی که قبلا گرفته شده بود، تصمیمهای مقطعی بود. در گذشته بیدلیل جدال و کشمکشی میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صمت ایجاد شده بود که کدام وارتخانه متولی چاپ است؟ چاپ فرهنگی یا صنعتی است؟ به نظر من این مجادله از اساس بیدلیل است و هم وزارت صمت نقش دارد و اثرگذار است و هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت قانونی و حتی اجرایی باید در این موضوع حضور جدی داشته باشد، همچنین بخش خصوصی؛ بنابر این لازم است که همه اینها کنار هم مسائل چاپ را حل کنند.
چاپ به دلیل کشمکشهای بیدلیل دچار عقبماندگی است. راهش این است که خانه چاپ تاسیس شود و منتخبان و نماینگان هر بخش در آن حضور داشته باشند و در این خانه مسائل را مطرح و حل کنند. هیچکس نمیتواند به تنهایی متولی حوزه چاپ باشد بلکه مسائل حوزه چاپ باید به شکل مشارکتی حل شود.
در قانون داریم که دو وزارت خانه متولی یک صنعت باشند؟
خیر، بههمین دلیل احتیاج بود که از ظرفیت مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده کنیم. ماده واحده طراحی، تدوین و در اختیار شورای انقلاب فرهنگی قرار گرفت. انشاالله تصویب شود و در این موضوع صاحب قانون شویم.
خانه چاپ میتواند مسائل این حوزه را حل کند
رویکرد معاونت فرهنگی در این سالها در برابر دوگانگی عمیق میان گروههای چاپ، سازگارمدار بود و حکم قاطی ارائه نمیداد، در حالی که فعالان چاپ چشم به راه چنین مسالهای بودند. بعد از سه سالی که با این رویکرد با چاپخانهداران رفتار کردید، نتایج را چگونه ارزیابی میکنید؟
چاپ مسائل بین بخشی هم دارد، یعنی نمیتوان لجبازی کرد که حتما باید همه اینها در یک محدوده و در یک مجموعه منحصر شود و دیگران مشارکت نداشته باشند
طبق قانون، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی حوزه چاپ است، اما طی توافقنامهای، چند سال قبل اختیارات وزارت فرهنگ در این حوزه به وزارت صمت واگذار شد. ما مخالف واگذاری بودیم وصریح هم اعلام کردیم که مخالف واگذاری هستیم وهمه تکالیف وزارت ارشاد، از جمله صدور مجوز واردات ماشینآلات صنعتی در حوزه چاپ، باید توسط خود وزارت ارشاد انجام شود. در این موضوع هم پیگیری قانونی انجام گرفت، دادستانی حکم داد به اینکه این حق باید به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگردد و این در حال اجرا است. ناظر و تاییدکننده ورود ماشین آلات حوزه چاپ به کشور و استفاه در چاپخانهها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و این حق وزارت فرهنگ است.
این حق حتما به طور کامل در اختیار وزارتخانه قرار خواهد گرفت. در جایی که وزارتخانه حقی داشته به صورت جدی پیگیر بودیم تا واگذاریهایی که صحیح نمی دانستیم لغو شود و حقوق وزارتخانه به خودش بازگردد.
چاپ مسائل بین بخشی هم دارد، یعنی نمیتوان لجبازی کرد که حتما باید همه اینها در یک محدوده و در یک مجموعه منحصر شود و دیگران مشارکت نداشته باشند. خیر، بخشهای مختلف باید کمک کنند تا مسائل حوزه چاپ حل شود. تلاش ما این بود در عین اینکه متولی حوزه چاپ معلوم بشود، اما مشارکت دستگاههای دیگر هم برای حل مسائل جلب شود و به همین دلیل بهسمت تاسیس خانه چاپ حرکت کردیم و این خانه میتواند مسائل را حل کند.
انستیتو چاپ با همکاری دانشگاه امیرکبیر راهاندازی شد
اقداماتی هم که در حوزه چاپ صورت گرفته ارزنده است. انستیتو چاپ با همکاری دانشگاه امیرکبیر راهاندازی شد و انشاالله رشتههای مرتبط در سطع عالی در این دانشگاه دایر خواهد شد. در صنعت چاپ برای نخستین بار میتوانیم در سطوح بالا تربیت نیروی متخصص داشته باشیم. این اتفاق بزرگی است.
نمایشگاههای مختلف صنعت چاپ با حضور اصناف و فعالان این صنعت در داخل کشور برگزار شد
همچنین تفاهمنامه با شهرکهای صنعتی امضا شد، بر این اساس که شهرکهای حوزه چاپ ساماندهی شوند و در تهران هم جایگاه ویژهای به این کار اختصاص پیدا کند. این اتفاق در برخی از استانها رخ داد و در تهران هم اتفاق خواهد افتاد.
طرح سرشماری ملی صنعت چاپ آغاز شد، در استان سمنان این کار انجام شد و در استانهای دیگر شروع میشود. زیرا برای آمایش درست واحدهای متعدد چاپی باید بانک اطلاعاتی درست و قابل اتکا داشته باشیم. در موضوع آموزش چاپ و تربیت نیروی کار ماهر تلاش شد مشکلات این بخش حل شود، آموزش ارتقا پیدا کند و هنرجویان بتوانند کمک کنند تا صنعت چاپ دوباره رونق بگیرد.
نمایشگاههای مختلف صنعت چاپ با حضور اصناف و فعالان این صنعت در داخل کشور برگزار شد. اتفاقهای حوزه چاپ متعدد و متنوع است و فکر میکنم که وزارت ارشاد باید به عنوان عامل اصلی فعال در حوزه چاپ نقش خودش را ایفا کند.
کاغذ به صورت یکی از دغدغههای جدی پیگیری شد
کاغذ مساله مهمی بود که تولید آن در این دوره داشت رونق و شکل میگرفت، به خود کفایی در کاغذ کتاب درسی رسیدیم و کاغذی که برای روزنامهها مناسبتر بود، تولید شد. کیفیت کاغذ تولیدی رو به بهبود و کارخانههایی مانند زاگرس در دست افتتاح بود که شاید در نتیجه فعالیت آن کاغذ تولیدی باکیفیت برای نشر داشتیم. فکر میکنید با در نظر گرفتن وضعیت برق و آب این افتخار ملی چقدر میتواند برای کل ایران مفید باشد؟
مساله کاغذ طی سالهای گذشته همیشه از اولویتهای توجه حوزه فرهنگ بوده است به این دلیل که ناشران نیازمند به کاغذ هستند و نوسانات قیمت کاغذ ناشران را آزار میدهد و برنامهریزیهای آنها را مختل میکند، در نتیجه دچار مشکل تامین نقدینگی میشوند، این مساله مانع جدی میشود برای اینکه ناشران آثاری را که آماده انتشار دارند، به چاپ برسانند. با توجه به اینکه تولید کاغذ کار صنعت است و ماموریت وزارت فرهنگ نیست که به مساله کاغذ و تولید آن وارد شود، اما به دلیل اینکه در فرهنگ در حوزه آموزش و پرورش، مطبوعات و نشر بهرهبردارهای جدی کاغذ هستند، در وزارت فرهنگ برای تولید آن کمیته تشکیل شد.
به دلیل اینکه در فرهنگ در حوزه آموزش و پرورش، مطبوعات و نشر بهرهبردارهای جدی کاغذ هستند، در وزارت فرهنگ برای تولید آن کمیته تشکیل شد
در نتیجه توجه ویژهای که رئیس جمهور به این مساله داشتند، در سفری که به استان فارس داشتند از کارخانه زاگرس بازدید کردند و دستور دادند که مشکلات حل شود. همچنین از کارخانه کاغذ مازندران بازدید کردند. معاون اول رئیس جمهور به این مساله توجه داشتند؛ کارگروه کاغذ برای نخستین بار در کشور به ریاست معاون اول شکل گرفت و در این دولت چند جلسه(۶ یا ۷ جلسه) با حضور تعدادی از وزرا و مسئولان دستگاههای مرتبط برگزار شد. کارگروه ملی در سطح شورای عالی شکل گرفت و برای حل مساله مصوبه داشت. واقعا هم موانع زیادی برای اینکه مساله کاغذ به نتیجه برسد، وجودداشت. با همت دولت و پیگیریهایی که انجام گرفت، همچنین بر اساس تاکیدی که وزیر فرهنگ داشت، کاغذ به صورت یکی از دغدغههای جدی پیگیری شد.
از دیروز تا امروز حداقل سه بار با وزیر در موضوع کاغذ صحبت کردم. در روزهایی که دولت در حال تحویل است و گاهی پشت سر ما میگویند که سر کار نمیآیند یا حضور ندارند، دغدغه من دیشب که از دفتر معاونت فرهنگی بیرون رفتم، کاغذ بود. روز گذشته آخرین گفتوگوی من با وزیر این بود که مساله کاغذ چه شود. وزیر برای حل مساله برق کارخانه زاگرس با دکتر محرابیان وزیر محترم نیرو جلسه داشت. آقای محرابیان معاون خود را مامور کرد تا به شیراز سفر کند و مساله را آنجا حل کنند. دولت با این همت در روزهای آخر پای کار است که مساله کاغذ به سرانجام و نتیجه برسد، برای اینکه کاغذ مهم است و اگر مشکل کاغذ حل شود یکی ازدغدغههای حوزه فرهنگ حل خواهد شد.
کاغذسازی مازندران از ورشکستگی به سود رسید
کارخانه کاغذسازی مازندران با مدیریت خوبی که در کارخانه وجود دارد و حمایتهای مختلفی که انجام گرفت، از وضعیت ورشکسته مالی که در حالی واگذاری بود به مجموعهای تبدیل شد که به سود رسید و تولید کاغذ تحریر از ۴ یا ۵ هزار تن به سالی۶۰ هزار تن رسید و نیاز کاغذهای کتاب درسی و بخشی از نیاز نشر را هم تامین کرد.
مبنای کاغذ کارخانه زاگرس بازیافت است که جوهرزدایی و تبدیل به خمیر میشود و احتیاجی به منابع جنگلی ندارد، برای کارخانه کاغذ مازندران از روسیه چوب وارد میشود
باید کارخانه زاگرس را راهاندازی کنیم، این کارخانه از نظر ماشینآلات تکمیل است، تنها مسالهای که دارد تامین برق است. برق این کارخانه خریداری شده است اما در فصل تابستان نیاز کشور به برق و کمبود برق باعث شده که راهاندازی آن به تاخیر بیفتد. کارخانه کاغذ زاگرس ۹ مگاوات برق لازم دارد، برای اینکه راهاندازی شود، باید حدود ۵ مگاوات آن تامین شود تا دستگاهها راه بیفتند و آزمایش انجام شود. کارخانه باید حدود دو ماه آزمایشی کار کند و دستگاهها تنظیم شوند تا در نتیجه آن از ابتدای پاییز بتوانیم تولید کارخانه زاگرس را در بازار داشته باشیم. اگر مساله برق کارخانه امروز و فردا حل شود با فاصله دو ماهه کاغذ این کارخانه در اختیار حوزه نشر قرار میگیرد.
مبنای کاغذ کارخانه زاگرس بازیافت است که جوهرزدایی و تبدیل به خمیر میشود و احتیاجی به منابع جنگلی ندارد، گاهی گفته میشود که کمبود چوب داریم، برای کارخانه کاغذ مازندران از روسیه چوب وارد میشود از جنگلهای خودمان برداشت نمیشود.
کارخانه سبز شادگان هم قرار است در جنوب افتتاح شود و اواخر ۱۴۰۴ به بهرهبرداری برسد، این کارخانهای است که حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تن تولید در سال دارد و ما را از واردات کاملا بینیاز میکند و احتمالا بخشی از تولید کاغذ آن را بتوانیم صادر کنیم.
مانع تعرفه گمرکی برای واردات کاغذ شدیم
اگر امسال کارخانه زاگرس به تولید برسد میتوانیم بگوییم که تقریبا حوزه آموزش و پرورش، مطبوعات و نشر در کاغذ خودکفا میشود، طبیعی است که برخی از کاغذهای خاص را نمیتوانیم در داخل تولید کنیم و همچنان باید وارد شود، اینها بدون تعرفه گمرک وارد میشوند. ما در وزارت ارشاد مانع شدیم که برای کاغذ وارداتی تعرفه گمرکی تعیین شود. برای اینکه کاغذ وارداتی نباید گران باشد، با حداقل قیمت وارد شود و در اختیار قرار بگیرد.
رانتی به تولید کننده داخلی کاغذ داده نمیشود، باید از تولید او حمایت شود و موانع تولید برطرف شود
تولیدکنندگان کاغذ داخلی هم باید با کاغذی که با حداقل تعرفه ۴ درصد وارد میشود بتوانند رقابت کنند. تولیدکنندگان باید کیفیت را بالا ببرند و قیمت آنها مناسب باشد و در بازار حالت رقابت داشته باشند. رانتی به تولید کننده داخلی کاغذ داده نمیشود، باید از تولید او حمایت شود و موانع تولید برطرف شود.
امیدواریم ناشران در ماههای آینده ثمرات کاری را که تقریبا به مرحله نهایی رسیده ببینند و از آن بهرهمند شوند. چیزی که شاید روزی شعار و رویا بود و باورپذیر نبود که آیا میشود ما در کشور به اندازه نیازمان کاغذ تولید کنیم، بله میشود و شد. امروز که ما اینجا هستیم میتوانیم ادعا کنیم که قابلیت تولید کاغذ را در کشورمان داریم و در یکی دو سال آینده بیش از نیاز تولید خواهدشد. خیلی عجیب نیست ما در کاغذ صنعتی، کارتن و مقوا تقریبا دو برابر نیاز کشور تولید داریم و صادر میکنیم. این چیز عجیبی نیست و داخل این کشور اتفاق میافتد در کاغذ تحریر هم شدنی است و پیچیده و عجیب نیست. انشاالله با همت بخشهای مختلف در دولت آینده قدم آخر این مسیر برداشته شود و شیرینیاش برای حوزه فرهنگ بماند.
ارسال نظر